داشته و نداشته

داشته ها با ما کاری ندارند. بعد از مدتی ما به آنها جفا میکنیم و دلمان را میزنند. قدر داشته ها را نمیدانیم: سلامتی، پدر و مادر، پول، امنیت، خانه. به آنها عادت میکنیم و شکرگذار داشتنشان نیستیم. نداشته ها هستند که آزارمان میدهند. قدرشان را میدانیم، آرزوی داشتنشان را داریم، برای داشتنشان دعا میکنیم، برایمان عادی نمیشوند، فراموش نمیشوند. بیخیال آنها نمیشویم. نداشته ها انسان را غافل از خود نمیکنند. برای قدرشناسی و شکرگزاری باید نداشته، نداری و محرومیت وجود داشته باشد. آدمی که داراست قدردان نیست. سلامتی، صداقت، پول و کمک را که دارد قدر اعطا کننده (خدا، رفیق، همکار) را در اندک زمانی فراموش میکند و برایش عادی میشود. شاید هم بعد از مدتی اینها را وظیفه اعطا کننده بداند. 

جت

امروز دوستی به من مراجعه کرد و درخواستی از من داشت که برایم مقدور نبود. به سختی توانستم خودم را قانع کنم و بر خجالت و کمرویی همیشگی ام غلبه کنم تا با عرض شرمندگی خواسته اش را رد کنم. الان هم ناراحتم که از دست من ناراحت شده است. این صدمه ای است که من خودم برای خودم ایجاد کردم. نباید انقدر به آدمها نزدیک شد که با کوچکترین تغییری در روند آن دوستی ناراحتی پیش اید. مثل دو هواپیمای جت در یک مانور هوایی که در کنار هم و با یک سرعت در حرکتند اما کوچکترین جابجایی یکی از آنها برخورد با دیگری را پیش آورده و هر دو آسیب دیده یا نابود میشوند. باید فاصله را رعایت کرد. 

خیرات

تو اینترنت خیرات پخش نمیکنند. در جامعه امروز ما که اینقدر افراد از هم بیگانه اند و رو  در روی هم دروغ میگویند، در فضای مجازی که دستشان باز است چه میتوانند باشند. پس دنبال پیدا کردن آدمهای خوب در محیطهای مجازی نباشید. در محیط بیرونش نیست چه رسد فضای دروغین الکترونیکی.